آنچه در این نوشته میخوانیم

اهمیت والیوم تریدینگ

موفقیت اغلب معامله گران پایدار نیست و دلیل اصلی آن درک نادرست بازی معامله گری است.

  • آنها ماهیت واقعی بازار را درست درک نمیکنند.
  • آنها ماهیت واقعی بازی معامله گری را درست درک نمیکنند.

افلاطون سخن جالب و گران بهایی درباره واقعیت دارد، وی میگوید، واقعیت بر اساس درک ما از محیط شکل میگیرد، و اغلب واقعیتی مهم است که ما آن را ندیده ایم. همانند افرادی که در غاری زندگی کرده و از روزنه کوچکی نوری به داخل و دیوار روبروی غار تابانده میشود، افراد داخل غار سایه های تشکیل شده بر روی دیوار را واقعیت میپندارند و بر اساس آن پندار خویش که بر مبنای سایه ها پرداخته شده تصمیم گرفته و رفتار میکنند، در صورتیکه واقعیت در پشت سایه ها قرار دارد.

به عبارت بهتر، درک ما از واقعیت الزاماً واقعیت نیست، اغلب واقعیتی عمیق تر وجود دارد که ما آن را ندیده ایم. یا درک ما از واقعیت چیزی جز توهم نیست. در معامله گری هم همین طور است. متاسفانه اغلب معامله گران مانند افراد داخل غار افلاطون هستند، آنها با دیدگاه خود زنجیر شده اند و به غلط درک خود را واقعیت میپندارند، در صورتیکه چیزی جز توهم نیست.

واقعیت بازار ها که به آن خواهیم پرداخت در نمودار های الگوی قیمت یا اندیکاتور های مشتق شده از آن نهفته نیست. اینها سایه یا توهم هستند و اغلب ما این سایه ها را با بازی اصلی اشتباه میگیریم و فکر میکنیم قیمت، الگو و اندیکاتور همه چیز است و بر مبنای آن معامله  میکنیم. این تصور کاملاً اشتباه است. بازی کاملاً چیز دیگری است.

در والیوم تریدینگ سعی میکنیم این سایه ها را از بین برده و واقعیت اصلی معامله گری را نمایان سازیم.
والیوم تریدینگ 2

اهمیت حجم و سیستم والیوم تریدینگ

قیمت، تنها عامل با اهمیت بازارهای مالی نیست، شایدمهم تر از آن ویژگی حجم باشد. حجم و قیمت سنگ بنای متدولوژی وایکوف را میسازند. هنگامی که معامله گران بزرگ به نمادی علاقه مند باشند، میزان این علاقه در حجم منعکس میشود، اولین مفهوم کلیدی در بررسی حجم این است که رد پای معامله گران بزرگ از طریق حجم معاملات مشخص میشود. درواقع رد پای پول هوشمند Smart Mony را توسط حجم میتوانید بیابید. افزایش حجم نشان دهنده تلاش معامله گران برای تغییر قیمت است و تغییر قیمت نتیجه و حاصل این تلاش، در نتیجه برای قوت حرکت تلاش باید با نتیجه هماهنگ باشد یا به زبان دیگر حجم و قیمت باید با هم هارمونی داشته باشند، چنانچه تلاش و نتیجه با هم واگرا باشند نشانه ضعف در حرکت جاری است.

به جدول روبرو نگاه کنید با توجه به این نکته ضروری که جدول فوق بدون در نظر گرفتن پس زمینه رفتار قیمت و حجم میتواند گمراه کننده باشد. برای تفسیر صحیح، رفتار کنونی قیمت باید با رفتار قبلی آن مقایسه گردد.

 کالبد شناسی قیمت و حجم در قالب یک کندل:

لطفاً به شکل های زیر دقت کرده و توضیحات داخل تصویر ها را به دقت مطالعه کنید و در چارت های خود بررسی نمایید.

 

قیمت

حجم

ماهیت حرکت

رابطه بین حجم و قیمت

صعودی

افزایش

صعودی

هارمونی

صعودی

کاهش

نزولی

واگرایی

نزولی

افزایش

نزولی

هارمونی

نزولی

کاهش

صعودی

واگرایی

خوب اکنون که با آنالیز حجم در یک کندل آشنا شدیم لازم است که آنالیز حجم در چند کندل را هم دیده و با آن آشنا شویم.

آنالیز حجم وایکوف در چند کندل:

به توضیحات و تصاویر مقابل آن برای آنالیز حجم وایکوف در چند کندل توجه ویژه ای داشته باشید

 

حالت اول: شرایط افزایشی در قیمت و حجم هم افزایشی

همراه با افزایش حجم و فعالیت بازار، اسپرد کندل ها همسو با حجم افزایش میابد و همگرایی قیمت با حجم که معمولاً نتیجه مستقیم  فعالیت حرفه ای های بازار است در رفتار قیمت تجلی پیدا میکند.

این همسویی نشان دهنده چیرگی و برتری تقاضا نسبت به عرضه است.

حالت دوم: شرایط افزایشی در قیمت و حجم هم افزایشی

همراه با افزایش حجم و فعالیت بازار، کندل پایانی رفتار متفاوتی را به نمایش میگذارد، ظاهراً عرضه ها در بازار قوت گرفته اند و احتمال دارد گروهی از معامله گران در حال تسویه باشند و بازار در حال دست به دست شدن یا شاهد مکثی در ادامه باشیم.

ماهیت رفتار کندل پایانی نزولی است ولی بایستی منتظر کندل های بعدی باشیم تا بتوان قضاوت دقیق تری ارائه نمود.

 

حالت سوم: شرایط افزایشی در قیمت و حجم هم در آخرین کندل کاهشی

آخرین کندل نسبت به کندل های دیگر دامنه نوسان کمتری دارد و علت آن به خاطر کاهش فعالیت است که در حجم مشخص شده است.

حجم وقیمت در این کندل همگرا هستند ولی علت کاهش حجم و فعالیت بازار دقیقاً مشخص نیست، باید سطوح استاتیک، داینامیک و پویا مورد بررسی قرار گیرند.

حالت چهارم: شرایط افزایشی در قیمت و حجم هم در آخرین کندل کاهشی

نشان دهنده روان تر بودن حرکت قیمت در بازار است، از طرفی نشان میدهد برای افزایش قیمت نیازی به زور زدن نیست.

در این حالت عرضه بسیار ضعیف است و ظاهراً مقاومتی بر سر راه افزایش قیمت وجود ندارد. بازار در احاطه کامل خریداران است.

حالت پنجم: شرایط افزایشی در قیمت و حجم هم با جهش ناگهانی روبرو میشود

این حالت یکی از مهم ترین اتفاقات بازار در پایان روند صعودی را میتواند رقم بزند. جهش بسیار بزرگ در حجم در مقایسه با حجم کندل های قبلی، نشان دهنده تقاضای افراطی در بازار است.

این حالت را میتوان در شرایطی که بازار از یک مقاومت مهم یا سقف تاریخی عبور میکند نیز مشاهده نمود.

برای حالت نزولی هم همین قوانین مورد پذیرش بوده و دارای اعتبار است، به توضیحات و تصاویر مربوطه دقت لازم را مبذول نمایید.

 

حالت اول: شرایط کاهشی در قیمت و حجم هم افزایشی

ترکیبی از چند کندل نزولی که با افزایش حجم دامنه نوسان کندل ها نیز بیشتر شده است. همگرایی حجم و قیمت مشهود است.

به احتمال بسیار بالا روند نزولی ادامه دار خواهد بود.

حالت دوم: شرایط کاهشی در قیمت و حجم هم افزایشی

در آخرین کندل علیرغم افزایش فعالیت بالای بازار، کندل قدرتمندی شکل نگرفته است. عرضه همچنان بالاست ولی در آخرین کندل، نسبت به سایر کندل ها، عرضه ضعیف تر شده است.

احتمال دارد بازار در حال دست به دست شدن باشد. احتمال دارد تقاضا قوت گرفته باشد. برای قضاوت دقیق تر بایستی منتظر کندل های بعدی بمانیم.

حالت سوم: شرایط کاهشی در قیمت و حجم هم در آخرین کندل کاهشی

کندل آخر نسبت به سایر کندل ها دامنه نوسان محدودتر و کوچکتری دارد ولی حجم و فعالیت بازار نیز به همان اندازه در مقایسه با حجم سایر کندل ها کمتر شده است.

حجم و قیمت در کندل آخر همگرا هستند. علت کاهش حجم و کاهش دامنه نوسان کندل کاملاً مشخص نیست، مگر اینکه قیمت نزدیک به محدوده های کف کانال حرکتی خود رسیده باشد که بایستی با دقت بیشتر شرایط بعدی را رصد کرد.

حالت چهارم: شرایط کاهشی در قیمت و حجم هم در آخرین کندل کاهشی

وقتی جریان تقاضا با ضعف شدید روبرو باشد، فروشندگان و عرضه کنندگان به فعالیت کمتری برای ادامه مسیر نزولی حرکت

قیمت نیاز دارند. نشانه ای از کنترل کامل فروشندگان است.

حالت پنجم: شرایط کاهشی در قیمت و حجم هم با جهش ناگهانی روبرو میشود

در عرضه افراطی با حجم بسیار بالا احتمالاً موجی از ترس به بازار القاء میشود. هدف از این فعالیت به شدت هیجانی در بازار چیست؟

شاید تمهیداتی برای عبور قدرتمند قیمت از یک سطح مهم حمایتی در حال رقم خوردن باشد. دامی است برای خرید های ارزان تر توسط حرفه ای ها.

اکنون که به با مفاهیم و تفسیر های گوناگون حجم آشنا شدید میتوانید از جدول زیر به عنوان یک جدول راهنما بهره ببرید.

جدول راهنمای حجم و قیمت

هنگام رسیدن به سطوح مهم و کلیدی

بررسی چند موج متوالی

بررسی یک سوئینگ یا رالی صعودی و نزولی

هنگام بررسی بیشتر از یک کندل

هنگام بررسی یک کندل

رابطه حجم و قیمت

افزایش حجم و شکست سطح

موج های بزرگ شونده در طول روند

حجم بالا در طول موج ایمپالس صعودی یا نزولی

حجم بالا در یک کندل صعودی منجر به ایجاد کندل های صعودی بعدی شود

حجم بالا بایستی کندلی با اسپرد بالا ایجاد نماید

همسویی حجم و قیمت

حجم کم و عدم توانایی در شکست

موج های کوچک شونده در طول پولبک یا حرکت اصلاحی

حجم پایین در حرکت اصلاحی

حجم بالا در یک کندل نزولی منجر به ایجاد کندل های نزولی بعدی شود

حجم کم بایستی کندلی با اسپرد کم ایجاد نماید

همسویی حجم و قیمت

افزایش حجم و عدم توانایی در شکست سطح

موج های کوچک شونده در طول روند

حجم پایین در طول موج ایمپالس صعودی یا نزولی

حجم بالا در یک کندل صعودی منجر به ایجاد کندل های صعودی بعدی نشود

حجم بالا منجر به تولید کندل با اسپرد کم شود

واگرایی حجم و قیمت

حجم کم و شکست سطح

موج های بزرگ شونده در طول پولبک یا حرکت اصلاحی

حجم بالا در حرکت اصلاحی

حجم بالا در یک کندل نزولی منجر به ایجاد کندل های نزولی بعدی نشود

حجم کم منجر به ایجاد کندل با اسپرد بالا شود

واگرایی حجم و قیمت

 

سطوح کلیدی مهم

سطوح کلیدی مهم در این روش عبارتند از

  • سقف و کف دوقلو و سه قلو (EQH, EQL)
  • LQG/Stop Fishing
  • سقف و کف ماه قبل، هفته قبل، روز قبل، سشن قبل
  • High Volume on Time
  • Low Volume on Pullback
  • Untested POC/VAL/VAH
  • High Volume on VP

در ادامه لازم است با شماتیک ها و فاز های  جناب وایکوف آشنایی داشته باشید.

شماتیک های وایکوف

شماتیک های وایکوف را طی چند تصویر با هم ببینیم، سعی کنید این شماتیک ها را در چارت های مختلف ببینید و تمرین کنید تا چشم شما به راحتی آن را در چارت ها پیدا کند.

 

شماتیک های ناحیه تجمیع

شماتیک های ناحیه توزیع

شماتیک های ناحیه تجمیع مجدد

شماتیک های ناحیه توزیع مجدد

از آنجا که در فیلم راجع به وایکوف و ناحیه creek صحبت کردیم، چاره ای نیست که به طور اختصار شرحی بر فاز های وایکوفی داشته باشیم تا شما دوستان با آن آشنایی مختصری پیدا کرده و به مفهوم رفتار قیمت و ناحیه ای که برای ما جهت ورود به معامله مطلوب ارزیابی میشود را بهتر درک نمایید. اما قبل از آن باید توضیح مختصری از قوانین وایکوف داشته باشیم.

قوانین بنیادی وایکوف

قانون عرضه و تقاضا:

این محرک واقعی بازار است. بازار به لطف یک فرآیند حراجی حرکت میکند که در آن شرکت کنندگان بازار (خریداران و فروشندگان) معامله میکنند.

هنگامی که تقاضا بیشتر از عرضه است، قیمت ها افزایش میابد و هنگامی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد قیمت ها کاهش میابند و اگر عرضه و تقاضا در تعادل باشند قیمت ها در محدوده ثابتی نوسان میکنند.

قانون علت و معلول:

برای اینکه قیمت یک حرکت روند دار ایجاد کند ( معلول یا اثر )، ابتدا باید یک علت ایجاد نماید. تعامل بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست، بنابراین شاهد دوره هایی از تحکیم علت خواهیم بود که منجر به دوره هایی از انبساط معلول خواهد شد.

فاز تجمیع و تجمیع مجدد، علتی برای یک روند صعودی و فاز توزیع و توزیع مجدد، علتی برای یک روند نزولی است.

نکته مهم آنکه اثر ایجاد شده توسط علت ( فازهای تجمیع، توزیع، تجمیع مجدد و توزیع مجدد ) در تناسب مستقیم با آن علت خواهد بود. در نتیجه یک علت عمده اثر بزرگتری ایجاد میکند و یک علت جزئی، تاثیر کمتری دارد.

قانون تلاش و نتیجه:

این قانون در مورد تجزیه و تحلیل قیمت و حجم به صورت مقایسه ای است تا نتیجه گیری شود که آیا رفتار بازار نشان دهنده هماهنگی است یا نشان دهنده واگرایی است. در واقع این قانون هشداری اولیه در مورد تغییر احتمالی روند در آینده نزدیک ارائه میدهد.

رویداد هایی که رخ میدهد تا قیمت خود را برای یک حرکت صعودی یا نزولی جدید آماده نماید را میتوان اینگونه شرح داد.

 

لیست رویدادها:

  1. توقف مقدماتی: اولین تلاش برای توقف حرکت روند فعلی است که همیشه شکست خواهد خورد. این یک هشدار اولیه است که ممکن است روند به پایان برسد.
  2. اوج: این نقطه اوج روند قبلی است. پس از طی مسافت طولانی قیمت به حدی میرسد که منجر به ظهور معامله گران بزرگ میشود.
  3. واکنش: این اولین سیگنال بزرگی است که حاکی از تغییر در احساسات و تمایل بازار است. بازار از حالت کنترل شده توسط یکی از دو نیرو به بازاری در تعادل تبدیل میشود.
  4. تست: در این رویداد سعی میشود تعهد یا عدم تعهد معامله گران در یک لحظه و جهت خاص ارزیابی شود.
  5. شکست کاذب: لحظه کلیدی در تحلیل ساختار. این آخرین اقدام جستجوی نقدینگی است که معامله گران بزرگ قبل از شروع روند در جهت کمترین مقاومت از آن استفاده میکنند.
  6. شکست یا بریک اوت: این بزرگترین تست تعهد یک معامله گر حرفه ای است. اگر قبلاً کار جذب را به خوبی انجام داده باشند، قیمت ساختار را نسبتاً آسان میشکند و به حرکت فراتر از آن ادامه میدهد.
  7. تایید: اگر تجزیه و تحلیل درست باشد، یک تست شکست رخ میدهد که تایید میکند معامله گران حرفه ای خود را در آن جهت قرار داده اند و به حمایت از حرکت ادامه میدهند.

همان طور که در شماتیک های ارائه شده در بالا مشاهده مینمایید، جناب وایکوف 5 فاز را شناسایی نموده و آن را تفسیر کرده است، همان طور که در فیلم هم اشاره گردید فاز مهم و مورد نظر برای ما فاز E میباشد که در آن فاز مجاز به انجام معامله هستیم.

اکنون نگاهی به فاز ها داشته باشیم

فهرست فاز های وایکوف

فاز A : توقف روند قبلی. عملکرد اصلی این مرحله توقف حرکت روند قبلی و بازگرداندن بازار به حالت تعادل بین نیروهای عرضه و تقاضا است.

فاز B : ساخت علت. پس از تست ثانویه، فاز B شروع میشود که در خدمت ایجاد علت برای اثر بعدی است

فاز C : تست. فاز C با شروع رویداد شکست کاذب شروع میشود و با تست آن به پایان میرسد.

فاز D : روند در محدوده. این مرحله پس از پایان تست شکست آغاز میشود و تا توسعه کامل رویداد تایید ادامه میابد. بدون هیچ مخالفتی مسیر کمترین مقاومت روشن است.

فاز E : روند خارج از محدوده. این مرحله پس از رویداد تایید شروع میشود.

ساختار پایه تجمیع

کریک ( نهر Creek ): سطح مقاومت برای تشکیل ساختارهای تجمیع یا تجمیع مجدد. این ناحیه با سقف تولید شده در رالی خودکار و با نقاط سقف حاصله در فاز B ایجاد میشود.

تغییر ماهیت CHoCH : این نشان دهنده محیطی است که قیمت به زودی در آن حرکت خواهد کرد. اولین CHoCH در فاز A ایجاد میشود که در آن قیمت از یک روند نزولی به یک محیط ادغام و تثبیت حرکت میکند.

دومین CHoCH از پایین ترین سطح فاز C تا بالاترین سطح SOS قرار دارد که در آن قیمت از یک محیط تثبیت به یک محیط روند صعودی حرکت میکند.

فاز A توقف روند نزولی قبلی:

  • PS یا Preliminary Support حمایت اولیه: اولین تلاش برای متوقف کردن حرکت رو به پایین که همیشه شکست میخورد.
  • SC یا Selling Climax اوج فروش: این ناحیه حرکت رو به پایین را متوقف میکند.
  • AR یا Automatic Rally رالی خودکار: واکنش صعودی. یک حرکت صعودی که سقف محدوده را مشخص میکند.
  • ST یا Secondary Test تست ثانویه: تست سطح عرضه در ناحیه SC که پایان فاز A و آغاز فاز B را تعیین میکند.

در این فاز چیزی که در نمودار دیده میشود فشار سنگین فروش و ترس چیره بر بازار است.

محدوده ای که با preliminary support یا به اختصار PS مشخص شده است، اولین تلاش خریداران حرفه ای برای متوقف کردن روند نزولی است ولی حجم خرید به اندازه ای نیست که در مقابل سیل سرگردان نقدینگی مقابله کند. یکی از نکات مهم برای درک بهتر اتفاقاتی که در محدوده preliminary support رخ میدهد، بررسی حجم معاملات است. در این محدوده که حرکتی اصلاحی در روند نزولی محسوب میشود، حجم در مقایسه با حرکات اصلاحی قبلی، معمولاً افزایشی است. در این بازوی اصلاحی که گاهی برای تشخیص دقیق تر آن بایستی به تایم فریم پایین تر برویم، حجم و قیمت همگرایی نشان میدهند، یعنی قیمت قیمت افزایش میابد و حجم هم افزایشی است. ولی ماهیت رفتار اکثر حرکات اصلاحی با عدم همسویی قیمت و حجم همراه است. یکی از دلایلی که باعث میشود حجم در محدوده PS افزایش یابد، بسته شدن قسمت عمده ای از معاملات فروش، توسط حرفه ای ها استکه در کنار تحریک تقاضا چنین تاثیری در نمودار از خود بر جای میگذارد.

اوج فروش یا selling climax که به اختصار SC نمایش داده میشود، رویدادی است که جلوی ادامه روند نزولی را میگیرد. این اتفاق معمولاً با حجم حجم بسیار بالایی همراه است. با این اتفاق تغییری بسیار مهم در روند نزولی رقم میخورد. تغییر در رفتار قیمت بارزترین خصیصه در اوج فروش است. در اینجا معامله گران حرفه ای موقعیت های فروش خود را میبندند و در کنار آن تحریک جدی تقاضا را رقم میزنند. جذب نقدینگی سنگین در بازار توسط حرفه ای ها منجر به اتفاقی میشود که با کاهش عرضه توام است. بلعیده شدن عرضه توسط بازار و تحریک جدی تقاضا منجر به اتفاقی میشود که در نمودار ها با automatic rally نمایش داده میشود که به اختصار به آن AR گفته میشود.

اکثر معامله گران همچنان فکر میکنند که روند نزولی ادامه دار خواهد بود و فرصت پیش آمده پس از جهش ناگهانی قیمت را به عنوان موقعیتی برای فروش، میبینند. حرفه ای ها از احساسات بازار کاملاً آگاه هستند و با کم کردن تقاضا، این فرصت را به غیر حرفه ای ها میدهند و شاهد فروش پس از جهش AR هستیم. هر چه قیمت به سمت کف SC نزدیکتر میشود، شاهد جذب نقدینگی توسط حرفه ای ها هستیم. اگر کف SC معتبر باشد بایستی با حمایت جدی حرفه ای ها، جلوی فروش گرفته شود. به هر حال بازار علاقه دارد کف SC را تست کند. این تست ثانویه با واکنش حرفه ای ها مواجه میشود و قیمت معمولاً قبل از رسیدن به کف ایجاد شده ناشی از اوج فروش، به سمت بالا باز میگردد زیرا با تقاضای کنترل شده رو به رو شده است. با تغییر جهت قیمت به سمت بالا فاز اول فرآیند انباشت پایان میابد.

برگشت قیمت در محدوده تست ثانویه معمولاً با حجمی کمتر از حجم SC و کندل هایی کم دامنه تر میباشد. وقتی تست ثانویه با موفقیت به پایان رسید. توقف روند نزولی تایید میشود و از اینجا به بعد وارد فاز بعدی حرکت قیمت در محدوده رنج میشویم.

فاز B ساخت علت:

  • UA یا Upthrust Action پرتاپ رو به بالا: شکست موقت و ورود مجدد به محدوده، در واقع این کار تست سقف ایجاد شده توسط AR است.
  • ST as SOW یا Secondary Test as Sign Of Weakness تست ثانویه به عنوان نشانه ضعف: نمونه ضعف در آزمون. شکست موقت حمایت و ورود مجدد به محدوده. این تست کف تولید شده توسط SC است.
در فاز دوم سقف و کف ایجاد شده در فاز اول، بار ها تست میشوند، ذهنیت چیره بر بازار همچنان نزولی است و از آنجا که قسمت عمده ای از جریان عرضه در فاز قبلی توسط حرفه ای ها جذب شده بود ولی به خاطر ذهنیت نزولی در بازار، جریان سفارشات فروش همچنان جریان چیره است. یکی دیگر از خاصیت های محدوده رنج به علت کم تحرکی بازار، تمایل معامله گران به معامله در جهت روند قبلی و یا خروج از بازار و جستجو برای فرصت های دیگر است. با خروج معامله گران از بازار یا بسته شدن معاملات فروش، شاهد تغییر محسوس قیمت و حجم در محدوده رنج خواهیم بود. به این ترتیب که هر چه از نظر زمانی جلوتر میرویم، حرکت های رو به بالا با دامنه قیمتی بزرگ تر و حجم بیشتری توام خواهند شد. مادامی که عرضه ها توسط خریداران جذب میشوند، حجم و دامنه کندل های قیمت کاهش نشان میدهند مانند آنچه در شکل در بازوی آخر مشاهده میکنید. به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید که کاهش دامنه نوسانات قیمت باعث میشود حالت کسادی و بی تحرکی در بازار ایجاد شودو باز هم باعث خروج تعداد دیگری از معامله گران فروشنده از بازار میشود و متعاقب آن جریان نقدینگی به سمت خرید و تقاضا را رقم خواهد زد.

فاز C تست ( آزمون یا محک )

  • SP یا Spring اسپرینگ یا حرکت فنری: شکست کاذب نزولی، این آزمایش به شکل شکستن نقاط کف فازهای A و B است
  • تست اسپرینگ: حرکت رو به پایین به سمت نقاط کف محدوده به منظور بررسی تعهد فروشندگان.
  • LPS یا Last Point of Support آخرین نقطه حمایت: آخرین سطح حمایت عرضه. تست به شکل یک حرکت نزولی که نتواند به نقطه کف محدوده برسد.
  • TSO یا Terminal Shakeout or Shakeout ضربه تکانی پایانی: شکست قطعی کاذب حرکت ناگهانی برای شکست نقطه کف که باعث نفوذ عمیق در سطح حمایت و یک جبران ( ریکاوری ) سریع میشود.
رفتار خسته کننده ای که از نقطه a شروع شده باعث میشود بقیه معامله گران یا سهام داران سهام خود را نقد کنند و باعث ایجاد فشار فروش میشوند که قیمت را به سمت کف حمایتی شکل گرفته هدایت میکند و تکمیل شدن فاز انباشت را نوید میدهد. در این مرحله کنترل کامل بازار از دست های ضعیف به دست های قوی بازار منتقل میشود. مقدار دارایی در اختیار معامله گران خرد کاهش یافته است و مقاومت های احتمالی برای شروع حرکت صعودی به حداقل رسیده است. بعد از شکسته شدن کف محدوده رنج شاهد برگشت سریع قیمت از این نقطه هستیم و تقاضای بالا تایید میکند که آنجا Spring رخ داده است. واکنش سریع قیمت در St نشان دهنده تست موفق Spring است

فاز D روند صعودی در محدوده.

  • SOS یا Sign of Strength نشانه و علامت قدرت: حرکت صعودی پس از تست فاز C که میتواند به بالای محدوده برسد. JAC یا Jump Across the Creek نیز نامیده میشود.
  • LPS یا Last Point of Support آخرین نقطه حمایت: آخرین سطح حمایت عرضه، پولبکی است که در حرکت صعودی به سمت مقاومت انجام میشود.
  • BU یا Back Up عقب نشینی: این آخرین واکنش واکنش بزرگ قبل از شروع بازار صعودی است. BUEC نیز نامیده میشود که معنای آن « بازگشت به لبه کریک است Back Up to the Edge of the Creek
بعد از تست موفق اسپرینگ و واکنش به آن وارد فاز 4 میشویم، از اینجا به بعد دو حالت داریم یا مقاومتی بر سر راه حرکت صعودی قیمت نداریم و قیمت با یک حرکت قدرتمند و سریع تا محدوده سقف رنج به صعود ادامه میدهد که به آن نشانه قدرت گفته میشود و با SOS نمایش داده میشود و یا در بین راه اگر مقاومتی وجود داشته باشد مورد حمایت خریداران قرار گرفته که به آن آخرین نقطه حمایتی گفته میشود که با LPS نمایش داده میشود. مانند اسپرینگ نشانه قدرت یا SOS بایستی تست شود اگر تست SOS موفقیت آمیز باشد آنگاه کف ایجاد شده در واکنش به تست SOS آخرین نقطه حمایتی LPS یا عقب نشینی BU شکل میگیرد. آخرین مرحله ای که قیمت از محدوده رنج خارج میشود بایستی با حجم بالا و کندل هایی با دامنه قیمتی بالا باشند. این اتفاق را پرش از رودخانه JAC یا Jump Across the Creek نیز مینامند.

فاز E روند صعودی خارج از محدوده

  • SOS و LPS های متوالی مجموعه ای از سقف و کف های بالاتر ایجاد میکنند.

از نقطه آخر یعنی BU یا LPS روند صعودی اصلی و مورد انتظار حرفه ای ها آغاز میشود. از اینجا به بعد بایستی بر اساس قوانین عرضه – تقاضا و تلاش – نتیجه و ترسیم خطوط روند و کانال های حرکتی قیمت با روند حرکت کردو آن را پایش نمود.

 

خوب در اینجا بد نیست اگر کمی راجع به نقدینگی صحبت کنیم. در فیلم توضیح مختصری در باب اهمیت این موضوع داده شد ولی برای کامل شدن کورس فوق توضیح مفصل تری در اینجا خواهیم داشت.

نقدینگی

بازار فارکس یک بازی مجموع صفر است، یعنی برای اینکه یک معامله گر بتواند یک جفت ارزی را بخرد یا بفروشد باید در مقابل معامله گر دیگری همان جفت ارز را بفروشد یا بخرد. نقدینگی با حد ضرر تعریف میشود، جایی که

توقع ضرر وجود دارد همان جایی است که نقدینگی وجود دارد. اگر بانک ها و موسسات بزرگ مالی را پول هوشمند (smart mony) در نظر بگیریم برای آنکه بتوانند سفارش های خود را در بازار قرار دهند باید بتوانند حد ضرر

معامله گران دیگر را فعال کنند و برای فعال کردن حد ضرر معامله گران خرد باید بتوانند این معامله گران را در سمت اشتباه بازار قرار دهند.

نقدینگی به سه دسته مهم تقسیم میشود:

  1. نقدینگی ماژور در تایم فریم های سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه قابل مشاهده و ترید هستند.
  2. نقدینگی متوسط در تایم فریم های ساعتی مانند 4 ساعته الی 1 ساعته قابل مشاهده و ترید هستند.
  3. نقدینگی مینور در تایم فریم های دقیقه ای مانند 30 دقیقه الی 1 دقیقه قابل مشاهده و ترید هستند.

نقدینگی ماژور = حرکت ماژور، نقدینگی متوسط = حرکت متوسط و نقدینگی مینور = حرکت مینور

انواع نقدینگی:

  1. نقدینگی عمده: نقدینگی عمده شامل دستورات خرید و فروش است که در سقف ‌ها و کف ‌های هر جلسه، روز، هفته و نمودارهای زمانی ماهانه شکل میگیرد. از نمودارهای هفتگی، ماهانه، سه ‌ماهه و سالانه برای ساختن یک دیدگاه بلندمدت (HTF) استفاده کنید و نمودار های روزانه را بررسی کنید تا ببینید بزرگ ‌ترین استخر نقدینگی کجاست.
  2. نقدینگی متوسط: نقدینگی متوسط شامل دستورات خرید و فروش است که در سقف ‌ها و کف ‌های نمودار های 15 دقیقه ‌ای و یک ‌ساعته شکل میگیرد. به نظر من این دو چارچوب زمانی بهترین هستند، وقتیکه به ساختار بازار برای معامله ‌گران روزانه نگاه میکنیم.
  3. نقدینگی جزئی: نقدینگی جزئی شامل دستورات خرید و فروش است که در سقف ‌ها و کف‌ های نمودار های 1 دقیقه ‌ای تا 5 دقیقه ‌ای شکل میگیرد. این چارچوب ‌های زمانی کوتاه‌مدت (LTF) اغلب پس از جمع‌ آوری نقدینگی متوسط یا عمده، شکار توقف دارند. وقتی نقدینگی گرفته میشود، به دنبال تغییر ساختار بازار در جهت مخالف خواهید بود.
  4. کف ‌ها/سقف‌ های مساوی (EQH & EQL)
  5. نقاط نوسانی: سقف یا کف نوسانی مهم.
  6. محدوده معاملاتی (بازار به صورت جانبی حرکت می‌کند): بالای سقف ‌ها و زیر کف ‌ها در یک محدوده.
  7. خط روند: نقدینگی پشت خط روند: تمام نقدینگی در سقف ‌ها و کف‌ ها جمع میشود و این نقدینگی بلافاصله گرفته نمیشود. این نقدینگی باقی میماند تا پس از گرفتن یک موقعیت بزرگ، قیمت آزادانه حرکت کند و سقف کلیدی ساختار را تجدید کند. تمام نقدینگی در پایین به عنوان یک آهنربا برای قیمت در آینده عمل میکند و معامله ‌گر میتواند تشکیل کف ‌های مساوی (EQL) را مشاهده کند.

نقدینگی داخلی محدوده:

درک نقدینگی داخلی محدوده برای شناسایی کف ‌ها یا سقف‌ های کوتاه‌ مدت در داخل یک حرکت قیمتی مهم است. این اطلاعات میتواند به شما در تصمیم‌ گیری بهتر درباره ورود یا خروج از معاملات کمک کند. با توجه به قیمت‌ های باز شدن کندل‌ ها و چگونگی نقض آنها، میتوانید تغییر در وضعیت تحویل را تعیین کنید. این تغییر میتواند نشان‌ دهنده تغییر در احساسات بازار باشد و فرصت ‌های معاملاتی را ارائه دهد.

روش‌های یافتن نقدینگی داخلی:

  • شکاف‌ های ارزش منصفانه: اینها شکاف‌ هایی بین ارزش منصفانه یک دارایی و قیمت فعلی آن هستند. معامله ‌گران میتوانند به دنبال شکاف‌ های ارزش منصفانه بگردند تا تعیین کنند بازار به کجا ممکن است جذب شود یا برسد.
  • بلوک‌های سفارش: اینها مناطقی هستند که در آن سفارش ‌های بزرگ اجرا شده ‌اند و یک بلوک سفارش ایجاد کرده ‌اند. معامله‌گران میتوانند به دنبال بلوک ‌های سفارش بگردند تا تعیین کنند بازار به کجا ممکن است جذب شود یا برسد.
  • عدم تعادل حجمی: اصطلاحی است که در معاملات برای توصیف محدوده ‌ای که در آن بدنه یک کندل با بدنه کندل دیگر تماس ندارد اما سایه های آنها در بین آنها همپوشانی دارند، استفاده میشود. میتواند تفاوت بین یک بسته شدن پایین ‌تر با باز شدن بالا تر یا عدم تعادل حجمی بین یک بسته شدن بالا تر و باز شدن پایین‌ تر باشد. عدم تعادل‌ های حجمی میتوانند چندین بار معامله شوند، اما اگر تمایل خود و جایی که احتمالاً در زمان ‌های بعدی به آن جذب میشود را بدانید، میتوانید دوباره به سطح‌ های بسیار خاصی بازگردید، که شامل پایین‌ ترین، میانگین نفوذی و بالاترین سطح عدم تعادل حجمی است.
  • شکاف‌های قیمتی: اینها مناطقی هستند که قیمت یک دارایی جهش ناگهانی دارد. شکاف‌های قیمتی نواحی هستند که در آن قیمت یک دارایی جهش یا سقوط ناگهانی دارد و در نمودار قیمت یک شکاف ایجاد می‌کند. معامله‌گران می‌توانند به دنبال شکاف‌ های قیمتی بگردند تا تعیین کنند که بازار به کجا ممکن است جذب شود یا برسد.

با استفاده از این روش‌ ها، میتوانید نقاط نقدینگی داخلی را شناسایی کرده و از آنها برای تصمیم‌ گیری‌ های معاملاتی بهتر استفاده کنید.

نقدینگی محدوده داخلی و خارجی

همیشه به یاد داشته باشید که قیمت تنها دو کار انجام میدهد: تعادل‌ بخشی به شکاف ‌های ارزش منصفانه (FVG) و جستجوی نقدینگی.

نقدینگی محدوده خارجی (ERL)

نقدینگی محدوده خارجی، همچنین به عنوان ERL (External Range Liquidity) شناخته میشود، میتواند به عنوان جاذب نقدینگی بر اساس جریان سفارشات عمل کند. این، به این معناست که اگر نقدینگی محدوده خارجی در پایین‌ ترین نقطه قبلی قرار داشته باشد و جریان سفارشات مؤسسه‌ای نزولی باشد، قیمت به سمت نقدینگی محدوده خارجی جذب یا کشیده میشود.

نقدینگی محدوده داخلی

نقدینگی محدوده داخلی، نقدینگی داخل محدوده تعریف‌شده (نقدینگی محدوده خارجی) است. این میتواند به هر مرجع یا مؤسسه‌ای که میتوانیم به عنوان نقطه ورود استفاده کنیم، مانند FVG، وابسته باشد.

توالی نقدینگی

وقتی نقدینگی محدوده خارجی گرفته میشود، یک شکاف ارزش منصفانه (FVG) به عنوان نقطه جذب نقدینگی بعدی علامت گذاری میشود. و زمانی که یک FVG تراز میشود، یک کف قدیمی یا یک سقف قدیمی – نقدینگی محدوده خارجی – به عنوان نقطه جذب بعدی نقدینگی عمل میکند.

با استفاده از این اصول، معامله‌ گران میتوانند نقاط ورود و خروج خود را بهتر شناسایی کنند و از حرکت‌ های نقدینگی در بازار بهره‌ برداری کنند.

سمت نقدینگی

نقدینگی بای استاپ – Buy Stops Liquidity – BSL

با فعال شدن حد ضرر های سفارش های فروش ایجاد میشود، پس از شکل گیری BSL بازار به سمت نزول روانه میشود، زیرا بانک ها از BSL برای ارسال سفارش های فروش در بازار استفاده میکنند.

برای BSL بر روی چه نقاطی باید توجه بیشتری داشته باشیم:

  1. PMH – نقطه حداکثر ماه قبل – Previous Month High
  2. PWH – نقطه حداکثر هفته قبل – Previous Week High
  3. PDH – نقطه حداکثر روز قبل – Previous Day High
  4. HOD – نقطه حداکثر روز – High Of Day
  5. SH – نقطه حداکثر قدیمی یا سوئینگ های – Swing High
  6. EH – نقاط حداکثر برابر – Equal High
  7. RR – مقاومت معامله گران خرد – Retail Resistance

نقدینگی سل استاپ – Sell Stops Liquidity – SSL

با فعال شدن حد ضرر های سفارش های خرید ایجاد میشود، پس از شکل گیری SSL بازار به سمت صعود روانه میشود، زیرا بانک ها از SSL برای ارسال سفارش های خرید در بازار استفاده میکنند.

برای SSL بر روی چه نقاطی باید توجه بیشتری داشته باشیم:

  1. PML – نقطه حداقل ماه قبل – Previous Month Low
  2. PWL – نقطه حداقل هفته قبل – Previous Week Low
  3. PDL – نقطه حداقل روز قبل – Previous Day Low
  4. LOD – نقطه حداقل روز – Low Of Day
  5. SL – نقطه حداقل قدیمی یا سوئینگ لو – Swing Low
  6. EL – نقاط حداقل برابر – Equal Low
  7. RS – حمایت معامله گران خرد – Retail Support

استاپ هانت که با SH نمایش داده میشود، حرکتی است که برای خنثی کردن نقدینگی ( حد ضررها ) استفاده میشود.

این رویداد یک شکست جعلی در بالا یا پایین منطقه ای است که در آن نقدینگی وجود دارد. بازارساز ها، بانک ها و موسسات مالی بزرگ معمولاً از اخبار تاثیر گذار برای گرفتن نقدینگی استفاده میکنند. در روش جناب وایکوف همان طور که در شماتیک ها میبینید این نوع استاپ هانت به اسپرینگ و آپتراست نام گذاری گردیده است که از ستاپ های برتر جناب وایکوف هم به حساب میاید، در ادامه با این نوع ستاپ به تفصیل بیشتری آشنا میشوید.

اسپرینگ

اسپرینگ در تمام تایم فریم ها از ماهانه تا تایم های پایین تر از ساعتی قابل مشاهده است و ربطی به طول زمان محدوده رنج ندارد ولی در مناطق پایانی محدوده های رنج اتفاق میافتد. عدم توانایی قیمت در ادامه مسیر شکست، احتمال بازگشت قیمت به مسیر صعودی را قوت میبخشد. مفهوم اسپرینگ در آثار آقای وایکوف با اصطلاح تست و تست مجدد سطوح حمایت به کار برده شده است. این کار فرصتی به حرفه ای ها میدهد تا میزان تقاضای بازار در محدوده های حمایتی را اندازه گیری کنند. اگر شکست نتواند حجم فروش و انگیزه بالای فروش ایجاد کند، عدم موفقیت شکست رقم میخورد و حرفه ای ها متوجه ضعف مفرط عرضه خواهند شد و با قدرت اقدام به خرید میکنند که منجر به بازگشت فنری و سریع قیمت خواهد شد.

سه نوع اسپرینگ در نمودار ها پر تکرار هستند.

شناسایی اسپرینگ و کشف فرصت های معاملاتی خرید در روند های صعودی

اسپرینگ یکی از فرصت های معاملاتی با احتمال موفقیت بالا در مناطق مختلف نمودار است. اسپرینگ در هر تایم فریمی بار ها رخ میدهد.

  1. اسپرینگ زمانی رخ میدهد که در محدوده های پایانی تریدینگ رنج باشیم.
  2. بازیگران اصلی بازار برای رسیدن به ارزیابی قطعی از میزان عرضه و قدرت فروشندگان، قبل از شروع روند صعودی جدید، از اسپرینگ استفاده میکنند.
  3. اسپرینگ فرصتی برای انتقال سهام از سهام داران جزء به بازیگران سهم و حرفه ای فراهم میکند.
  4. مفهوم کلیدی اسپرینگ این است: قیمت به یک محدوده پایین تر از حمایت های قبلی، رفت و برگشت کند.
  5. وقتی حجم روی اسپرینگ متوسط باشد، احتمال تست مجدد اسپرینگ بالا تر خواهد بود.
  6. نشانه های خرید در مناطق حمایتی قبلی دیده شود. حتماً قبل از اسپرینگ بایستی یک منطقه حمایتی یا کندلی که حمایت شفاف بازار را نشان دهد وجود داشته باشد.
  7. خرید با حجم بالا روی اسپرینگ نشانه بسیار خوبی است به شرط اینکه پس از آن شاهد افت زیاد قیمت نباشیم.
  8. یکی از راه های تشخیص اسپرینگ استفاده از واگرایی بین قیمت و حجم در دو نقطه مهم است. بین پایین ترین کف موجود و کفی که با اسپرینگ ایجاد میشود معمولاً این واگرایی رخ میدهد.
  9. کندل تست پس از اسپرینگ یعنی کندل Test Bar معمولاً حجمی کمتر از حجم دو کندل قبل از خودش نشان میدهد. یا اینکه حجم متوسط به پایینی داشته باشد.

چگونه رویداد توقف مقدماتی PS در نمودار ها شناسایی میشود

این رویداد در نمودار ها اغلب اشتباه تفسیر میشود زیرا لزوماً قرار نیست کندلی با دامنه بزرگ و حجم بزرگ دیده شود. این رویداد ممکن است در نمودار ها به صورت چند کندل با دامنه کوچک و حجم بالا یا به صورت یک کندل بزرگ که سایه بزرگی نیز دارد همراه با حجم بالا دیده شود. این تنوع نمایش در پایان نشان دهنده یک چیز است: اولین ورود مرتبط معامله گران بزرگ.

یکی از مهم ترین نقل قول های تام ویلیامز در کتاب استاد بازار ها را به خاطر بسپارید. او مطلبی با این مضمون دارد که بازار پس از یک حرکت طولانی، کندل هایی با ابعاد بزرگ که حجم بسیار بزرگی دارند را نمیپسندد زیرا این کندل ها معمولاً احساسات مخالف را نمایش میدهند.

پس از یک حرکت طولانی نزولی، مشاهده یک کندل نزولی بزرگ که کلوز کندل یا قیمت بسته شدن کندل در محدوده پایینی آن روی دهد و حجم بزرگی داشته باشد نشانه بسیار واضحی از خرید حرفه ای هاست. در این شرایط شاهد حالتی هستیم که به آن بیش فروش گفته میشود که قیمت با شیب تندتری در مسیر نزولی حرکت میکند.

 

پس از آنکه مشخص شد بازار به محدوده با ارزش قیمتی رسیده شاهد شکل گیری پویش و کمپین بازیگران بزرگ برای جمع آوری سهام خواهیم بود و معامله گران نا آگاه نقدینگی لازم برای عملی شدن نقشه های بازیگران بزرگ را فراهم میکنند. گروه های مختلف معامله گران نا آگاه را در زیر میبینید.

  1. معامله گران حریص و مشتاق: گروهی هستند که حرکت ناگهانی قیمت را میبینند و وارد بازار میشوند تا از یک حرکت احتمالی سود کنند.
  2. معامله گران نگران و ترسو: گروهی هستند که در موقعیت های ضرر قرار دارند و به حد نهایی ضررشان نزدیک شده اند. پس از مشاهده حرکت مجدد قیمت بر خلاف آنها و از ترس افزایش بیشتر ضرر، در نهایت تصمیم میگیرند موقعیت خود را رها کنند.
  3. معامله گران سریع: آنها قادر به پیشبینی چرخش خواهند بود و در حال حاضر داخل بازار هستند. اما زمان بندی دقیقی نداشته اند و با فعال شدن حد ضررشان از بازار خارج میشوند.

میدانیم روند نزولی به یکباره متوقف نمیشود، میتوان تلاش های متعددی برای متوقف کردن روند نزولی پیدا کرد. اینرسی روند مانند یک وسیله نقلیه در حال حرکت است که وقتی به سرعت مناسب رسید، حتی اگر پا را از روی پدال گاز بردارید به دلیل اینرسی، خودرو برای مدتی به مسیر ادامه خواهد داد.

 
پیمایش به بالا